چکیده:
بی شک انسان دارای یک حقیقت الهی است، زمانی که خودِ عالی و ملکوتی خویش را به فراموشی بسپارد و جنبهی روحانی و معنوی خویش را که خود حقیقی است با جنبه جسم و تن اشتباه کند، آنگاه همت و توان خود را در به کارگیری جسم خاکی صرف کرده و دچار ازخودبیگانگی میشود. بحران ازخودبیگانگی یکی از بزرگترین معضلات زندگی انسان در عصر حاضر و از بیماریهای خطرناک اخلاقی است. انسان بر اثر این بیماری حقیقت وجودی خود را از یاد برده و خویشتن را از اوج انسانیت به حضیض حیوانیت تنزل میدهد. شناخت ازخودبیگانگی و آگاهی از مؤلفههای آن میتواند آدمی را در رهایی از این بیماری و دستیافتن به خود حقیقی یاری رساند. مهمترین محور در این پژوهش، چشم انداز انسان ازخودبیگانه با توجه به دیدگاه جامع و غنی استاد شهید مطهری، را تحلیل کرده و محورهای مقاله براساس نظریات ایشان سامان یافته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی پس از تبیین مفهوم ازخودبیگانگی به تعریف جامع انسان ازخودبیگانه در اندیشه شهید مطهری پرداخته و در ادامه مهمترین مؤلفههای آن را معرفی میکند که عبارتند از: تک بُعدی پنداشتن انسان، خاموشی استعداد و بالندگی، طبیعتزدگی، بیهدفی و بیمعنایی و باورنداشتن به جاودانگی انسان. در آخر به راهکارهای مقابله با ازخودبیگانگی میپردازد که عبارتند از: خودیابی، ذکر و یاد خداوند، خردورزی، هماهنگی با فطرت و معادباوری.
کلیدواژهها:
انسان ازخودبیگانه، فطرت، شهید مطهری، خودیابی، ازخودبیگانگی، خدایابی
پرسش و پاسخ