طراحی هرم مبانی معرفت‌شناسانه پارادایم علم اسلامی بر اساس چارچوب حکمت اسلامی با تاکید بر مبانی استاد مطهری

جناب آقای علی ابراهیم پور

چکیده:

در سنت غربی، عموما از سه‌پارادایم اثباتی، تفسیری و انتقادی نام می‌برند که دارای تفاوت و تضادهای جدی نظری و عملی هستند. پارادایم –که متشکل از بنیان‌های هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه و روش‌شناسانه است- به‌سان عینک محقق، جهت‌گیری علم را نسبت به واقع و معرفت معین کرده، زیربنای روش‌شناسی به‌خصوصی در تولید علم را تعین می‌بخشد؛ چرا که چارچوب‌های فکری متفاوت، ساخت، فرآیند و جهت تحقیقات را متاثر می‌سازد. ازاین‌رو هریک از پارادایم‌های سه‌گانه مرسوم در سنت غربی، علم انسانی و طبیعی متناسب با خود را تولید و نتیجه داده و می‌دهند. انقلاب اسلامی نیز، که پرچم اقامه‌ی دین در تمامی عرصه‌های حیات بشری را برافراشته است، برای رسیدن به این هدف خود و دستیابی به الگوی پیشرفت اسلامی و تاسیس تمدن نوین اسلامی، نیازمند بازتولید، پالایش و کشف علم و دانش، مبتنی بر چارچوب نظری (پارادایم) خود است. ازاین‌رو کشف و بازطراحی پارادایم علم اسلامی برای دست‌یابی به اهداف انقلاب اسلامی، ضروری و اجتناب‌ناپذیر است.

حکمت اسلامی برخلاف افت و خیزهای تقابلی سنت غربی، مسیر مستقیمی را طی کرده و در عین آنکه ادوار و مکاتب مختلفی در آن به‌وجود آمده، روزبه‌روز بر قوت جوهره‌ی آن افزوده شده است. هسته‌ی هویت واحد حکمت اسلامی، به مثابه یک پارادایم، در سرتاسر دامنه‌ی دانشی در سنت اسلامی، کشیده شده است. این پارادایم –همچون سایر پارادایم‌ها- از اصولی هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه و روش‌شناسانه تشکیل شده و در مقام توصیه روشی نیز، فرآیند خاصی را مطرح می‌کند.

این مقاله، با اعتقاد بر اینکه جوهره‌ی حکمت اسلامی، ظرفیت آن را دارد که بر اساس عناصر اصلی چارچوب‌های پارادایم‌های معروف غربی، بازطراحی شود، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش کتاب‌خانه‌ای، مبانی معرفت‌شناسانه‌ی پارادایم علم اسلامی مورد نیاز تولید علم انقلاب اسلامی را بر اساس بنیان‌های دستگاه حکمت اسلامی با تاکید بر مبانی استاد شهید مطهری، معرفی کرده و آن را در قالب یک هرم معرفتی چهارلایه طراحی می‌کند.

کلیدواژه‌ها:

پارادایم؛ پارادایم علم اسلامی؛ جوهره حکمت اسلامی؛ تولید علم؛ معرفت‌شناسی؛ انقلاب اسلامی.

پرسش و پاسخ: