خاطره‌ شنیدنی از توافق نظر رهبر انقلاب و شهید مطهری درباره مثنوی مولوی

رهبر معظم انقلاب در دیدار شاعران به خاطره‌ای با شهید مطهری اشاره کرده‌اند که بازخوانی آن به مناسبت روز بزرگداشت مولوی شنیدنی است.
خاطره‌ شنیدنی از توافق نظر رهبر انقلاب و شهید مطهری درباره مثنوی مولوی

به گزارش روابط عمومی بنیاد شهید مطهری به نقل از تسنیم، مولانا جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی در حالی به‌عنوان یکی از بزرگان شعر و ادب فارسی مشهور است که شعر او در مقایسه با شعر شاعرانی چون سعدی و حافظ، از تکنیک‌های ادبی و ویژگی‌های بلاغی کمتری بهره‌مند است اما چرا با وجود این، از مولانا با عنوان یکی از قله‌های شعر فارسی یاد می‌شود؟

شاید گزاف نباشد اگر دیدار شمس با مولوی را نقطه عطف زندگی خداوندگار عشق و عرفان بدانیم. مولوی که تا پیش از این دیدار، عالمی بزرگ و مفتی مسلمانان و پیروانش بود، با دیدار شمس تحولی عظیم در او رخ داد و جهان او وسعت یافت. او که تا پیش از این، سجاده‌نشین باوقاری بود، تبدیل به بازیچه کودکان کوی شد:

سجاده‌نشین باوقاری بودم
بازیچه کودکان کویم کردی

زاهد بودم ترانه‌گویم کردی
سرفتنه بزم و باده‌جویم کردی

این دیدار زندگی مولانا و شاگردانش و حتی مسیر شعر و ادب فارسی را تغییر داد. مولانا از آن پس دیگر آن سجاده‌نشین باوقار نبود، این دیدار شعله‌ای در نهاد او برافروخت که تا امروز نیز روشنایی‌بخش اذهان است. مولانا نیازمند جرقه‌ای بود تا اندیشه‌های ناب عرفان اسلامی را با ساده‌ترین بیان و در عین حال هنرمندانه‌ترین شیوه، به مخاطب خود منتقل کند و این جرقه، هم‌صحبتی با شمس بود.

جهانی که مولانا در آثارش به‌ویژه در مثنوی به‌تصویر می‌کشد، جهانی است برگرفته از آیات قرآن کریم که در هیاهوی حمله مغول به سرزمین‌های اسلامی، مأمن و پناهگاه مشتاقان می‌شود؛ پناهگاهی که تا امروز هم ادامه دارد و انسان امروز را در های‌وهوی جهان تنها نمی‌گذارد. آنچه مولانا را مولانا کرد، نه هنر شاعری که بیان اندیشه‌های عمیق به‌ساده‌ترین شکل ممکن بود، شیوه‌ای برگرفته از ساختار قرآن کریم که مخاطب را با خود همراه می‌کند و مفاهیم انسانی، اخلاقی و اجتماعی را به او متذکر می‌شود، از همین روست که شیخ بهایی، مثنوی را قرآنی به‌زبان پهلوی توصیف می‌کند:

مثنوی معنوی مولوی
هست قرآن در زبان پهلوی
من نمی‌گویم که آن عالیجناب
هست پیغمبر، ولی دارد کتاب

شمعی که مولانا در قرن هفتم هجری برافروخت، تا امروز نیز روشنایی‌بخش است. گویی هر ملتی به‌فراخور توان و انتظار خویش، از این خوان گسترده بهره‌ای برده و هرکسی از ظن خود با او یار شده است.

رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با شاعران در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۲۵، مثنوی معنوی را «اصول اصول اصول دین» توصیف کرده‌اند. ایشان که مولانا را به‌عنوان یکی از قله‌های شعر فارسی یاد می‌کنند، در این دیدار به خاطره‌ای با شهید مطهری اشاره کرده‌اند که بازخوانی آن در روز بزرگداشت مولانا شنیدنی است. ایشان در این دیدار فرموده‌اند: یک بخش مهمی از شعر آئینی ما می‌تواند متوجه مسائل عرفانی و معنوی بشود و این هم یک دریای عظیمی است. شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به‌خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک‌قدری دوردست بداند، مثنوی، مثنوی؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین، واقعاً اعتقاد من هم همین است.

یک‌وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند “نظر شما راجع به مثنوی چیست؟”، همین را گفتم، گفتم “به‌نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول…” ایشان گفت “کاملاً درست است، من هم عقیده‌ام همین است.”، البته در مورد حافظ یک‌مقدار با هم اختلاف عقیده داشتیم.