چکیده:
علیرغم پیشتاز بودن استاد شهید نسبت به دیگر علما و صاحبنظران اسلامی در تاکید بر مسئله عدالت و اهمیت و نقش عدالت اجتماعی در نظام اسلامی، با این وجود به نظر اینجانب، هنوز روح مسئله عدالت اجتماعی در اندیشه استاد شهید آنچنان که باید مطرح نشده است و ایشان همچنان اگرچه با تاکید بر مسئله عدالت، ولی عدالت اجتماعی را از منظر فردی ارزیابی میکنند.
مقصود این است که عدالت اجتماعی، وضعیت وجودی جامعه قبل از لحاظ افراد و حقوق فردی آنهاست که باید عادلانه باشد، یعنی به طور پیشینی باید طراحی جامعه به گونهای باشد که یک نوع تعادل بنیادین در معیارهای عمومی بهرهمندی از مزایای عمومی و اولیه امکانات زیستی انسانها به گونهای در آن طراحی شده باشد که فارغ از نسبتهای فردی برای همه ساکنین اجتماع فراهم شده باشد.
از این منظر در سخنرانی یادشده، 《مسئله محدودیت کمّی ثروت》که از سوی استاد شهید مورد انتقاد واقع شده بود، از منظر این مقاله مورد نقادی قرار گرفته است و در همین راستا پارهای سیاستهای اقتصادی نظام جمهوری اسلامی مانند سیاست خصوصی سازی مالکیتهای دولتی، و نیز پرداختهای یارانهای، همگی در تقابل با اجرای سیاستهای کلان رفاهی برای شهروندان و مغایر با اصول عدالت اجتماعی تلقّی شده است. همچنین خرید و فروش زمین و مسکن به عنوان کالای سرمایهای، یکی از بزرگترین عوامل ایجاد نظام طبقاتی و بیعدالتیهای اجتماعی تلقّی شده است.
پرسش و پاسخ: