در این شماره از دوفصلنامه مطهری پژوهی، مقالاتی با عناوین «دیدگاه مطهری در باب اصالت وجود؛ تأملی تاریخیتحلیلی»، «برهان هدایت در سنت اسلامی با تأکید بر نظر استاد مطهری»، «سیر تکاملی تاریخ از دیدگاه استاد مطهری»، «آزادی عقیده در اسلام و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر از منظر استاد مرتضی مطهری»، «بررسی انتقادی پیشفرضهای علم قدیم و جدید با تکیه بر آرای استاد مطهری» و «چگونگی تأثیر شانس بر عمل یک فرد در نگاه تامس نیگل و شهید مطهری» منتشر شده است.
دیدگاه مطهری در باب اصالت وجود؛ تأملی تاریخیتحلیلی
در چکیده مقاله «دیدگاه مطهری در باب اصالت وجود؛ تأملی تاریخیتحلیلی» میخوانیم: استاد مطهری، به تبع علامه طباطبایی، در باب اصالت وجود نظر خاصی را بیان و از آن دفاع کرده است. نیز وی تأملاتی تاریخی دربارۀ شکلگیری مسئله و استدلال اصلی صدرا به نفع آن داشته است. در این مقاله، به سه مطلب پرداخته خواهد شد: نخست با مطرحکردن برخی شواهد تاریخی، در تأملات تاریخی مطهری مداقه میکنیم. سپس، طرح مسئلۀ اصالت وجود از نظر مطهری را بیان، و تمایز آن با طرح مسئله از نظر صدرا را نشان خواهیم داد. در پایان، استدلال اصلی به نفع اصالت وجود به تقریر مطهری بیان میشود و نشان میدهیم که این استدلال مبتنی بر انحفاظ ماهیت بین ذهن و خارج است.
برهان هدایت در سنت اسلامی با تأکید بر نظر استاد مطهری
نویسنده مقاله «برهان هدایت در سنت اسلامی با تأکید بر نظر استاد مطهری» در طلیعه نوشتار خود آورده است: انجام بررسیهای تاریخی در منابع روایی، تفسیری و کلامی نشان میدهد مایههای اصلی برهان هدایت، در نهجالبلاغه، روایت مشهور به توحید مفضل و برخی روایات، قابل پیگیری است. تا دوره معاصر فقط فخر رازی در التفسیر الکبیر به این برهان تصریح داشته و آن را برهانی مستقل در اثبات وجود خداوند دانسته است. در دوره معاصر کسی به اندازه مطهری به این برهان توجه نداشته است. شهید مطهری با ذکر مثالهای متعدد و اشاره به اصولی چون انطباق با محیط و ترمیم ساختار معتقد است علاوه بر نظم موجود در ساختار موجودات، هدایتهای مرموز و عملکردهای مبتکرانه در موجودات زنده وجود دارد که ناشی از ساختار مادی و مغزی نیست. استناد وی به قاعده «معطی شیء نمیتواند فاقد آن باشد» است و نتیجه میگیرد که حیات از جانب موجودِ دارای حیات ماورائی به موجودات مادی داده شده است. به صورت کلی میتوانیم بگوییم برهان هدایت، تقریری بدیع است که در طیف براهین غایتشناختی قرار میگیرد.
سیر تکاملی تاریخ از دیدگاه استاد مطهری
در چکیده نوشتار «سیر تکاملی تاریخ از دیدگاه استاد مطهری» میخوانیم: از جمله موضوعات قابل طرح ذیل طرح تمدنی در اسلام، تبیین جایگاه ظهور در متن تاریخ است. با فرض اینکه تاریخ انسان در نهایت، واجد وصف تکاملیافتگی خواهد بود با این پرسش مواجهیم که: آیا سیر تاریخ انسان، سیری تکاملی است یا خیر؟ بررسیهای استاد مطهـری، بهویژه در زمینه فلسفه تاریخ، میتواند برای پاسخگویی به این پرسش راهگشا باشد. در بخش نخست، مستند به آرای استاد مطهری، تکاملیبودن سیر تاریخ مبتنی بر اصل علیت عمومی، بُعد الهی تاریخ و تحلیل حق و باطل توضیح داده شده است. در ادامه ضمن بیان مؤلفههای واقعگرایی در تفسیر تاریخ، به برخی اشکالات که در برابر سیر تکاملی تاریخ مطرح میشود پاسخ داده شده و در نهایت با توجه به تأکید استاد مطهری بر نقش انسان در سازندگی تاریخ، امکانات انسانی تکامل تاریخ معرفی شده است.
آزادی عقیده در اسلام و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر از منظر استاد مرتضی مطهری
در طلیعه مقاله «آزادی عقیده در اسلام و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر از منظر استاد مرتضی مطهری» آمده است: یکی از مهمترین ابعاد آزادی مسئله آزادی انتخاب دین و عقیده است. با توجه به اینکه انسان تکویناً آزاد آفریده شده، نیاز به آزادی عقیده هم نیازی فطری است که برای تحقق و عینیتبخشیدن به آن در طول تاریخ تلاشهای بسیاری صورت گرفته است. در دنیای غرب پس از سرکوب آزادی عقیده در قرون وسطا و تحجّر دینی کلیسا، سرانجام در موادی از اعلامیه جهانی حقوق بشر، و میثاق حقوق مدنی و سیاسی مجمع سازمان ملل متحد، آزادی عقیده در حوزههای مختلف اعم از انتخاب، بیان، تبلیغ و تغییر به صورت مطلق به رسمیت شناخته شد. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی به این پرسش میپردازد که چه تفاوتها و شباهتهایی میان ازادی عقیده در اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر وجود دارد؟ و به شیوه کتابخانهای این مسئله را از منظر استاد مطهری میکاود. در اصلِ آزادی عقیده، استاد مطهری با اعلامیه جهانی حقوق بشر همعقیده است، اما درباره راههای کسب عقیده، احترام به هر عقیده، محدوده بیان و کیفیت ترویج و تغییر عقیده، وی دیدگاههای خاصی دارد که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
بررسی انتقادی پیشفرضهای علم قدیم و جدید با تکیه بر آرای استاد مطهری
در طلیعه مقاله «بررسی انتقادی پیشفرضهای علم قدیم و جدید با تکیه بر آرای استاد مطهری» میخوانیم: با کنارنهادن علمشناسی پوزیتیویستی، نقش دادههای غیرتجربی در علوم تجربی، محل توجه واقع شد. امروزه میدانیم که دانش تجربی بر اصول و مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی و ارزششناختی استوار است که در شکلگیری و تحولات علم نقش بسزایی دارند. بنا بر تلقی مشهور، علم جدید در تقابل با علم قدیم قرار دارد و طبعاً هر یک پیشفرضهای متفاوتی دارند. این مقاله ابتدا پیشفرضهای علم قدیم و جدید را بررسی تطبیقی میکند و تقابل آنها را در برخی مواضع نشان میدهد. سپس بر اساس آثار استاد مطهری به داوری در این باب مینشیند و نشان میدهد که نقص مشترک این مؤلفهها، افراط و تفریطهای آنها است که میتواند آسیبهای بزرگی به جامعه وارد کند. برای پرهیز از این یکسونگریها، بهترین راه، بهرهمندی از تعالیم جامع اسلام است؛ چنانکه نقش آموزههای اسلام در پیشرفت طبیعتشناسی و شکلگیری علم جدید انکارناپذیر است. بدین روی، کوشیدهایم اندیشه استاد مطهری مدخلی برای دستیابی به پیشفرضها و مبانی مطلوب علم بر اساس آموزههای اسلام قرار گیرد.