وامداری شهید مطهری به قرآن و سنت و رنگناپذیری از فلسفه متجدد
آئین افتتاحیه همایش بینالمللی «بازاندیشی اندیشههای شهید مطهری در مواجهه با مسائل روز»، شامگاه یکشنبه، ۱۲ بهمنماه، با سخنرانی آیتالله جوادی آملی، پرفسور فون استوش، هانی ادریس و حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد، استاد دانشگاه پردیس فارابی دانشگاه تهران و دبیر علمی همایش، در سخنانی گفت: شخصیت و تفکر شهید مطهری منحصر به ایران نیست و در همه اقالیم بشری طرفدار دارد؛ از این رو شاهد بودیم که ۱۳۱ چکیده به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی به همایش رسید که از میان آنها ۷۱ مقاله در طول برگزاری پنلها عرضه خواهد شد.
وی با بیان اینکه موضوعات مقالات هم بسیار متنوع است و نشان میدهد ابعاد فکری ایشان در همه زوایای تمدن اسلامی حضور جدی دارد، اضافه کرد: شخصیتهای مختلف ساحتهای خاصی دارند و کمتر شخصیتی است که ذوابعاد باشد؛ خداوند در وصفی که از برخی انبیاء دارد در آیه ۱۷ سوره «ص» فرموده است: «وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ» شهید مطهری هم دارای چنین شخصیتی بود.
پاسخهای مطهری به پرسشهای زمان
مهدویراد با بیان اینکه کارهای ایشان پاسخ به نیازهای زمان بوده است، تصریح کرد: شخصیتها وقتی در اقالیمی قرار میگیرند در همانجا منحصر میشوند، ولی استاد مطهری وقتی دید نسل نو و جوان باید اندیشه دینی را دریابد وارد عرصه دانشگاه میشود یا دست به تألیف کتاب «داستان راستان» میزند که در نگاه نخست برخی افراد نقد میکردند که چرا ایشان این آثار را نوشته است، در حالی که وقتی اخلاص شکل میگیرد، انسان از همه وابستگیها، پیراسته شده و به مقاصد عالیه میرسد.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ایشان توجه به نیازهای زمان و ایستادگی در برابر جریانات انحرافی داشت، اظهار کرد: بیانات ایشان در فلسفه اخلاق، اقتصادی، فلسفی و حکومتی همه نشاندهنده اهتمام جدی آن شهید به مباحث مورد نیاز طیفهای مختلف فکری و اندیشگی جامعه بوده است.
وامداری شهید مطهری به سنت اسلامی
همچنین پروفسور «کلاوس فون استوش»، استاد مطالعات الهیات تطبیقی در دانشگاه پادربورن آلمان، در سخنانی با بیان اینکه من از دیدگاه مسیحی، غربی و آلمانی درباره ایشان سخن میگویم، گفت: او تلاش کرده تا آرای خود را از منظر سنت ارائه دهد که برای ما کاتولیکها این رویکرد جذاب است؛ ایشان آثار فلاسفه متجدد را میخواند، ولی تفکراتش را با تجدد وفق نمیداده است؛ لذا در هر صفحه آثارش میبینیم چقدر به قرآن، فلسفه و سنت اسلامی وامدار است.
وی افزود: او موفق شده مدرنیته و فلاسفه متجدد را در کنار متون هنجاربنیاد دینی قرار دهد، این کار او را به کسوت فقیه و عالم عقلگرا درآورده است. او با انسانشناسی کار خود را شروع کرد و این کاری است که در الهیات مسیحی امروزه رواج دارد.
پرفسور فون استوش با بیان اینکه سنت تفکر مسیحی مانند سنت تفکر اسلامی با سؤال درباره وجود آغاز شد، اضافه کرد: کانت نافذترین فیلسوفی بود که میخواست با حکمت استعلایی این مسئله را تغییر دهد؛ یعنی برخورداری از متافیزیکی با حکمت استعلایی که این امر مستلزم تغییر جهت روششناختی است، ولی انسانشناسی مطهری با انسانشناسی شروع میشود، هرچند فهم توحیدی از خدا دارد.
وی با بیان اینکه شهید مطهری این گام را در مواجهه با الهیات با بسط کلام به پیش برد، افزود: آنچه علاقه مرا به خود جذب کرد نظریه فطرت شهید مطهری است که موجه و مستند به قرآن است؛ روشی که او در این نظریه به کار برده، این است که هر انسانی طالب معرفت، خلاقیت، عشق، محبت و خیر است.
پرفسور فون تصریح کرد: انسانیت شفقتآمیزی که مطهری بر آن انگشت میگذارد، بر محبت به همسایه و همکار و هم نوع و حتی بر محبت به دشمن تأکید دارد؛ این اندیشه عشق و محبت به همسایه و حتی دشمن در سنت مسیحی هم دیده میشود. جالب است که مطهری تلاش کرده تا مفهوم رحمت را از قرآن برای رواج عشق و محبت به کار ببرد، چون این کلمه ۵۹۸ بار در قرآن ذکر شده است.
تفاوت میان مسلمان اسمی و واقعی در اندیشه مطهری
این استاد آلمانی اظهار کرد: مطهری معتقد است که همه طالب خدا هستند و سودای خدا را در سر دارند؛ مطهری به نحو سنتی از این نظر دفاع کرده است و از فلسفه ابنسینا و سنت فلسفی ایرانی بهره برده است. وقتی آثار مطهری را میخوانیم پیوند و علقه نسبت به ادیان توحیدی دارد که با نظریه فطرت او هماهنگ است؛ او معتقد است فلاح و رستگاری نتیجه تسلیم شدن در برابر خداوند است؛ یعنی مطهری میان مسلمان اصیل و واقعی و اسلام زادهها تمایز قائل است.
استوش اضافه کرد: مسیحیان و یهودیانی در صدر اسلام بودند که تسلیم به این معنا نبودند، ولی مسیحیان و یهودیانی بودند که این تسلیم را داشتند و شهید مطهری از آنها تلقی مسلمانی کرده است؛ نه مسلمان مادرزاد بلکه کسانی که تسلیم خدا هستند؛ این برداشت از آن جهت جالب است که او تکثرگرایی در ادیان را مورد مناقشه قرار داده است.
وی تأکید کرد: قرآن اختلافات میان ادیان را درک و تصحیح کرده است؛ لذا قرآن برخی موارد خاص در مورد مسیح را پذیرفته و او را کلمةالله و مقرب درگاه خدا میداند؛ قرآن در مورد ویژگیهای مسیح مطالب زیادی برای گفتن دارد؛ با این وجود جای این سؤال باقی است که آیا ممکن است بتوانیم نظر شهید مطهری را بپذیریم که تکثر ادیان را درک کند، در عین اینکه او به نظریه فطرت معتقد است؟
خاطره محقق داماد از شهید مطهری
همچنین آیتالله مصطفی محقق داماد به ذکر خاطرهای از آن شهید پرداخت و گفت: ۴ اردیبهشت سال ۵۸ بعد از اینکه درسم تمام شد و به منزل رفتم، دیدم شهید مطهری به منزل ما آمدهاند؛ روزنامهای دستشان بود و گفتند سپهبد قرنی توسط گروه فرقان ترور شد. همچنین آنها گفته بودند که ما قم را به خاک و خون میکشانیم؛ حتی گفته بودند که فقط ارتشیها در لیست ما نیستند و روحانیون هم هستند، لذا شهید به بنده فرمود که فکر کنم من در لیست ترور آنها هستم.
وی افزود: ایشان وقتی این جمله را گفت تأکید کرد که خدا شاهد است، اگر من در این لیست باشم و مرا بزنند معتقدم شهید هستم؛ زیرا حرف صاحب جواهر درست است که اگر کسی در دفاع از هسته مرکزی اسلام کشته شود مصداق واقعی شهید است. ایشان تأکید کرد که گروه فرقان میخواهند چهره اسلام را دگرگون کنند و من در برابر آنها ایستادهام و کوتاهی نکرده و نخواهم کرد.