چکیده:
تقسیم علم تاریخ به تاریخ نقلی، تاریخ علمی و تاریخ فلسفی یا فلسفه تاریخ از دیدگاه شهید مطهری در نوع خود از نخستین تقسیمبندیهای دانش تاریخ از سوی متفکران مسلمان در دوران معاصر به شمار میرود. ایشان تاریخ نقلی را به معنای “علم به رویدادهای جزئی فردی و اجتماعی در زمان گذشته” و یا “علم به بودنهای جزئی”، تاریخ علمی را به معنای “علم به قوانین کلی بودنهای جماعات در گذشته” و یا “علم به ضوابط کلی حاکم بر بودنهای جامعهها” و تاریخ فلسفی را به معنای “علم به قوانین شدن و صیرورت و حرکت و تحول جامعهها” دانستهاند. این تقسیمبندی ظرفیت بسیار خوبی برای خروج از نگاه سنتی به تاریخ و گشوده شدن افقهایی برای بازخوانی متون دینی با رویکرد تاریخی پدید آورد و از منظری دیگر یک چارچوب معرفتی برای چگونگی نقد نگاه رایج مارکسیستی به تاریخ به دست داد. با این وجود به نظر میرسد تأملات زیر در باره این تقسیمبندی شایستة ذکر باشد:
- درهمآمیختگی مرز جامعه و تاریخ و تعمیمپذیری عناوین جامعهشناختی بر یافتههای تاریخی و بر عکس.
- وحدت ملاک تاریخ علمی و تاریخ فلسفی از نظر وجه تعمیمپذیری یافتههای آن.
- کنار گذاشته شدن فرد انسان به مثابه کنشگر تاریخ در تاریخ علمی و فلسفه تاریخ.
- غفلت از لایههای سهگانه هست تاریخی و جایگاه قائل نشدن برای تاریخ یکپارچه بشر که دایرهای فراتر از تاریخ جوامع بشری دارد.
پرسش و پاسخ: