چکیده:
معنویت در منظومه معرفتی استاد شهید مطهری از یک فصل مقومی وحیانی یعنی”یومنون بالغیب” برخوردار است غیبی که در پرتو “اندیشه “،”انگیزه” و “انگیخته” معنا و مبنا می یابد و در هندسه تمام عیار معرفتی:1-“بینشی” 2-“گرایشی” 3- “کنشی” شکل و شاکله پیدا می کند. اهمیت این نگاه منظومه وار به معنویت زمانی نمود دارد که “اعتقاد به خدا”، “انگیزه قرب به خدا”و “تخلق به اخلاق الهی” در پرتو “التزام به شریعت حقه محمدیه(ص) و و در ارتباط های پنجگانه:1- ارتباط انسان با خدا 2- ارتباط انسان با خود 3- ارتباط انسان با جامعه 4- ارتباط انسان با جهان 5- ارتباط انسان متکامل با انسان کامل تجلی یابد. به بیان دیگر معنویت دارای هویت تثلیثی:علم صائب، عمل صالح و اخلاق صادق است که گفتمان حاکم برآن “توحید” و روح و جانمایه اش “امامت و ولایت” خواهد بود. پرسش محوری نوشتار حاضر نیز معطوف به چیستی و هستی معنویت در منظومه معرفتی استاد شهید مطهری است که با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد عقلانی مورد تحقیق قرار گرفت. برونداد مقاله در هستی شناسی باور به غیب و باطن، در انسان شناسی اصالت به فطرت و در معرفت شناسی تجمیع معارف عقلی- شهودی در پرتو “وحی رسالی”است که “حیات طیبه” میوه شیرین و دلنشین درخت معنویت ریشه دار در جهان غیب و غیب جهان با مولفه هائی چون: عبودیت، توحید، شریعت، ولایت، عقلانیت، عدالت، زندگی سازی و جامعه گروی خواهد بود. بنابراین در منظومه معرفتی استاد شهید فطرت دروازه معنویت، ولایت حامل معنویت، عقلانیت حامی معنویت، شریعت جامع معنویت، عدالت شاخص معنویت،عبودیت علامت معنویت، سیاست عینیت معنویت و توحید غایت معنویت است که همه این حقایق الهی در حیات طیبه متجلی است.
کلید واژهها:
معنویت، غیب، فطرت، حیات طیبه، امامت و ولایت، استاد شهید مطهری
پرسش و پاسخ: